قفل ساز. آنکه قفل ها بسازد. (آنندراج) : بر دکان قفل گر خواهم گذشت قفلی ازبهر دکان خواهم گزید. خاقانی. وآن قفل گر که بود کلید سرای علم کردی چو حلقه بر در فرمانش التزام. خاقانی. تا دلم شد بستۀ زنجیر زلف قفل گر رو در آن در می نهم چون قفل هر شب تا سحر. سیفی (از آنندراج). و رجوع به قفل سازشود
قفل ساز. آنکه قفل ها بسازد. (آنندراج) : بر دکان قفل گر خواهم گذشت قفلی ازبهر دکان خواهم گزید. خاقانی. وآن قفل گر که بود کلید سرای علم کردی چو حلقه بر در فرمانش التزام. خاقانی. تا دلم شد بستۀ زنجیر زلف قفل گر رو در آن در می نهم چون قفل هر شب تا سحر. سیفی (از آنندراج). و رجوع به قفل سازشود
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، الاش، چلر، الش، قزل آغاج، چهلر، مرس، آلش، آلاش، قزل آغاجغ، راج، آلوش
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، اَلاش، چِلَر، اَلَش، قِزِل آغاج، چِهلَر، مِرس، آلَش، آلاش، قِزِل آغاجِغ، راج، آلوَش
مرکّب از: سفت ’سفتن’ + گر، پسوند شغل و مبالغه، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، شخصی را گویند که مروارید و مرجان و امثال سوراخ میکند. (برهان) (انجمن آرای ناصری)
مُرَکَّب اَز: سفت ’سفتن’ + گر، پسوند شغل و مبالغه، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، شخصی را گویند که مروارید و مرجان و امثال سوراخ میکند. (برهان) (انجمن آرای ناصری)
طیان. (مهذب الاسماء). بنا. راز. گلگیر. گلکار: همان گل گران را ز نو بار داد همان خانه ها کرد و خوشه نهاد. شمسی (یوسف و زلیخا). چو بر گل گران بدره ها بخش کرد همه رنگ رخسارشان رخش کرد. شمسی (یوسف و زلیخا). مرد سقا و گل گر و حمال هر سه وان را دلیل دان بر مال. سنایی. کز خاک گور خانه ما خشتها کنند وآن خاک و خشت دستکش گل گران شود. سعدی
طیان. (مهذب الاسماء). بنا. راز. گلگیر. گلکار: همان گل گران را ز نو بار داد همان خانه ها کرد و خوشه نهاد. شمسی (یوسف و زلیخا). چو بر گل گران بدره ها بخش کرد همه رنگ رخسارشان رخش کرد. شمسی (یوسف و زلیخا). مرد سقا و گل گر و حمال هر سه وان را دلیل دان بر مال. سنایی. کز خاک گور خانه ما خشتها کنند وآن خاک و خشت دستکش گل گران شود. سعدی
مصفاکننده. (ایوب 22:30 مزامیر 66:10 امثال سلیمان 17:3 اشعیا 1048) : فلزات گرانبها را قال گر مصفا کرده چرک آنها را جدا ساخته یعنی فلز مذکور را به توسط حرارت گداخته سرب یا ملح قلی بر آن افزوده اشیاء مذکوره با مواد دیگر متحدگشته خود فلز خالص و پاک میشود. اسباب این کار دم وکوره است. قال گر نقره با کمال مواظبت بکار خود مشغول میشود و نهایت مواظبت و مراقبت را در آن بکار میبرد وقتی این فلز بچرخ افتاده قال گر صورت خود را در آن مشاهده نماید آن وقت میداند که عمل کامل و تمام است. (کتاب ملاکی 3:3 کتاب اشعیا 1:25، ارمیا 6:29، کتاب زکریا 13:9). و مسیح نیز قوم خود را بهمین طور از آلایش و خباثت گناه پاک و مقدس میسازد. (رسالۀ رومیان 8:29، رسالۀ عبرانیان 12:20) (قاموس کتاب مقدس)
مصفاکننده. (ایوب 22:30 مزامیر 66:10 امثال سلیمان 17:3 اشعیا 1048) : فلزات گرانبها را قال گر مصفا کرده چرک آنها را جدا ساخته یعنی فلز مذکور را به توسط حرارت گداخته سرب یا ملح قلی بر آن افزوده اشیاء مذکوره با مواد دیگر متحدگشته خود فلز خالص و پاک میشود. اسباب این کار دم وکوره است. قال گر نقره با کمال مواظبت بکار خود مشغول میشود و نهایت مواظبت و مراقبت را در آن بکار میبرد وقتی این فلز بچرخ افتاده قال گر صورت خود را در آن مشاهده نماید آن وقت میداند که عمل کامل و تمام است. (کتاب ملاکی 3:3 کتاب اشعیا 1:25، ارمیا 6:29، کتاب زکریا 13:9). و مسیح نیز قوم خود را بهمین طور از آلایش و خباثت گناه پاک و مقدس میسازد. (رسالۀ رومیان 8:29، رسالۀ عبرانیان 12:20) (قاموس کتاب مقدس)